یه زنگ به خدا زدم
وقتی خورشید طلوع می کند
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
جمعه 24 آذر 1391برچسب:, :: 16:13 :: نويسنده : یک دوست

تلفن رو برداشتم شماره ی خدا رو گرفتم شماره ی ساده ای بود یک کلمه نماز فکر می کردم خط ها شلوغ باشه   برای این که خیلی ها  در هر روز به خدا زنگ می زنن منتظر بودم بوق اشغال پخش بشه اما نه  بر خلاف انتظارم  ارتباط سریعا وصل شد خدا تلفن رو برداشت گفت : خوش اومدی این جا آسمون خداست حرف دلت رو بزن  مهم نیست  کی باشی چه شکلی باشی کجایی باشی چه زبونی داشته باشی فقط هر چی دوست داشتی بگو ما این جا  همه ی زبون ها رو می فهمیم شروع کن نمی خای جواب سلامم رو بدی؟؟؟؟ گفتم : سلام این جا واقعا آسمون خداست
؟؟

گفت : بله

گفتم: خدایا ممنون به خاطر همه چیز  . منو  ببر به راهی که خودت دوست داری نمی خام ازت دور بشم خدایا کجایی؟؟  چرا جواب نمی دی؟؟

گفت: منتظرتم یادت نره باز هم به من زنگ بزنی  تو آسمون خدا همه رو راه می دن تلفن همه رو جواب میدن

آرام صدای بوق رو شندم  اما حضورش رو کنارم حس می کردم

 شما هم امتحان کنید یه زنگ به خدا بزنید امتحانش ضرری نداره!!!!

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

پيوندها
  • اون بالا ها
  • تبادل لینک
  • ساعت رومیزی ایینه ای
  • رقص نور لیزری موزیک

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اون بالا بالا ها و آدرس زهراگلی.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 100
بازدید کل : 20154
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی